دخمه زرتشتیان که با نام برج خاموشان و برج سکوت نیز شناخته میشود، در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی یزد روی کوه دخمه قرار دارد. این دخمه یکی از نشانههای آدابورسوم کهن زرتشتیان است که به مراسم تدفین مردگان آنها مربوط میشود؛ رسمی که امروزه منسوخ شده؛ اما این یادگاری را از خود بر جای گذاشته است. این اثر تاریخی در زمره آثار ملی ایران به حساب میآید.
دخمه زرتشتیان یا برج خاموشان یکی از آثار دین زرتشت در جنوب شرق یزد است که سدهها پیش برای تدفین مردگان ساخته شد و امروزه یکی از آثار شاخص زرتشتیان در ایران به شمار میرود.
اگرچه دخمههای زرتشتیان در تهران، کرمان، سیرجان، اصفهان، تفت، اشکذر، اردکان و دیگر شهرها وجود دارد؛ دخمههای شهر یزد بهدلیل قرارگیری در پایتخت مذهبی زرتشتیان و نزدیکی به شهر و سایر بناهای تاریخی، از بازدیدکنندگان بیشتری برخوردار هستند. همین موقعیت ویژه باعث شده است تا این دخمه در سال ۱۳۸۴ هجری شمسی با شماره ۱۲۷۳۹ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شود.
یکی از مهمترین اسنادی که از زمان فعالیت دخمه زرتشتیان در یزد وجود دارد، بخشی از مستند باد صبا است که در سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط «آلبرت لاموریس» (Albert Lamorisse) ساخته شد. این فیلم روایتی جالب از سراسر ایران را به نمایش میگذارد که از نگاه و زبان «باد صبا» همچون داستانی شنیدنی روایت میشود.
کارگردان در آغاز این سکانس، راهی را نشان میدهد که پیکر مرده از پای کوه تا دادگاه بر دوش نساسالاران یا نساکشان برده میشود و گویی سعی دارد دشواری راه آخرت را به تصویر بکشد. دخمه بزرگ مانکجی در سمت چپ و دخمه کوچک و تازهساخت گلستان در سمت راست به وضوح دیده میشود. با اوج گرفتن دوربین، در سطح دخمه بیش از ۱۰ مرده به چشم میخورد و در استودان انبوهی از استخوانها و یک چوب وجود دارد. پس از دیدن داخل دخمه، دوربین بالا و بالاتر میرود و سعی میکند پرواز روان و فروهر به عالم بالا را در ذهن بیننده تداعی کند. بنا بر باور زرتشتیان، آدمی از چهار پاره تشکیل شده است که عبارتاند از: تن، جان، روان و فروهر. تن و جان در هنگام مرگ نابود میشوند؛ ولی دو مورد دیگر تا ابد باقی میمانند.
نياكان ما طبيعت را از چهار عنصر آب، آتش، خاک و هوا میدانستند. آنها پس از مرگ هر كس، پيكر او را به يكی از اين چهار سرچشمه بازمیگرداندند، بیآنکه موجب آلودگی ديگر عناصر شوند. گروهی كه در كنار دریاها میزیستند، مردگان خود را به آب میانداختند؛ جنگلنشينان، پيكر درگذشتگان را در آتش میسوزاندند؛ ساكنان دشتها جسدها را به خاک میسپردند و آنها كه در کوهستانهای سرد و برفگیر میزیستند، پيكر مردگان را به بالای کوهها میبردند و در دخمهها میگذاشتند.
به نظر میرسد که در دوران باستان، بنایی بهعنوان دخمه وجود نداشته است و اجساد را فقط در مکان دوردستی قرار میدادند تا از بین بروند. استفاده از این واژه به زمانی مربوط میشود که اقوام آریایی، اجساد مردگان را میسوزاندند و به مکانهای سوزاندن جسد، دخمه میگفتند.